مازندشورا: قبل ازتقریرهر چیزبه بیان خاطره ای فراموش نشدنی از دوران دانشجویی خود -سی سال قبل- در دانشکده هنر شهید مطهری تهران می پردازم. هم آنگاه وقتی با یکی از دوستان اهل بروجن در مورد ساری صحبت می کردیم، ایشان ساری را یکی از شهرهای گیلان و نزدیک رشت می دانست. زمانی که بیشتربه موقعیت جغرافیایی این شهر پرداختم به اقناع رسید که ساری شهری ساحلی و مرکز استان مازندارن می باشد؛ با این همه، احساس می کردم هنوز در ذهنش چندان محسوس نیست که بتواند تصورکند ساری کجاست، درگیروداراین قضیه ازم سوال کرد اسم آن شهری که در میدانش چندمجسمه ی اسب وجود دارد چیست؟
این نماد و نشانه را بهترین وسیله برای شناساندن شهر ساری دانستم و مشکل من و آن دوستم حل شده بود که ساری همان شهری است که میدان ورودی اش چند دسته مجسمه اسب دارد.
دو سال پیش که ایشان را میزبان بودم از حال اسب هایی پرسید که سر جایش نبودند، همان اسب هایی به زیر پل پناه بردند ...
موضوع بحث مان اسبان کوچیده نیست موضوع بحث "برند سوزی" ای است که بعد از مدت ها تاب نگفتنش را نداشتم، پیرامون انتخاب نامی است که اگر منطقی و مستدل گفته ام اصلاح گردد تا این شیوه غلط رویه ی مسئولان شهری مان نشود ولذا روی صحبتم با مسئول امرمی باشد:
شاید نیازی به تعریف "برند" نباشد که از ضررویات زندگی مدرن شده است و این روزها همگان به دنبال "برند سازی" هستند، حتی از نام خود ...
کارشناسان، "برند" یا "نمانام" را مجموعه ای از برداشت های ذهنی، احساسی، منطقی و برتری هایی می دانند که غالبا تمام مخاطبان از یک محصول و یا خدمات و یا مجموعه ی طبیعی و یا ایجاد شده در ذهن خود دارند، در واقع می توان گفت برند یک فرم مفهومی دارد.
"برند" بخش نمادین از هویت کل یک سازمان و یا یک مجموعه را در بر می گیرد که مدیران آن می کوشند بر اساس تعریفی که از هویت خود دارند نسبت به حفظ و گسترش آن در اذهان همگان کوشا باشد .
کارشناسان برندسازی را فراتر از معادلات ساده کسب و کار می دانند و صفات ویژگی های آن را در سطح کلان تر به هویت و فرهنگ نسبت می دهند.
برند" می تواند مصنوع باشد مثل برند شرکت سونی و یا طبیعی باشد مثل قله دماوند برای ایران، جنگل های هیرکانی برای گیلان و گلستان و مازندران و یا رودخانه تجن برای ساری، همان شهری که اسبانش رمید و نام رودخانه اش "تجن" از نگاه مسئولان امر مناسب یک پارک چند هکتاری هم نبود و نام بکر و شایسته ای که آنرا سوزاندیم.
"پارک ملل" نامی که صرفا با نصب پرچم کشورهای جهان انتخاب شد می توانست برای جایی انتخاب شود که "نمادی" نمی داشت نه برای پارکی در کنار و بستر رودخانه ای که "برند" ساری می باشد نا گفته نماند نام ملل برای جایی که در طول سال بیش و کمی از انگشتان دست، از ملل دیگر میهمان ندارد هم زیبا نمی نمایاند!!!.
رودخانه "تجن" به معنی مازندارنی " تَجنه " یعنی آب در آن می جهد هم بعنوان ثروت طبیعی، رگ های حیاتی و "برند بومی" از موهبت های حضرت حق به ساری و نماد و نشانه جغرافیایی ای که یقینا در شکل گیری ساری از مولفه های اصلی بوده است.
"تجن" هما ن رودخانه ای است که شاعر مرحوم استاد غلامرضا کبیری ساروی می سراید:
تَجِن لَتِه میون او بِهار نِشونه هَسِه
چِلچِلا کِنده حَسِنو بِهار نِشونه هَسِه
امروز با توجه به آماج نامهربانی هایی و ناسپاسی هایی که به طبیعت می شود شایسته نیست که "تجن" "ندیده" شود، در آغوشش بنشینیم و نامی بربسترش بنهیم که او را محو نماید.
آیا فکر کرده اید چرا مردم شهر مان می گویند "پل تجن" ؟ نمی گویند "پل مملکت" !!؟؟
فرزندان ساری فقط میراث دار و میراث خوار مال و اموال نخواهند بود بلکه میراث طبیعی را همچون آن "کمانگیر" که "جان خود در تیر کرد آرش" پاسداری می کنند...
راستی اگر نام پارک ملل "پارک تجن" بود چقدر می توانست در هم افزایی برای "برندسازی" و معرفی ساری موثر باشد که تا دوست بروجنی بنده ساری را با رشت اشتباه نگیرد !!!؟
این فرصتی بود که از دست دادیم اما بازیافتنی است اگر به نقد منصفانه و صادقانه و پیشنهاد از سراسر دغدغه حقیر بعنوان یک شهروند توجه شود .
به اعضای محترم شورای اسلامی شهر ساری پیشنهاد می کنم که با طرح موضوع در صحن شورا حق از دست رفته "رودخانه تجن" را با تغییر نام "پارک ملل" به " پارک تجن" بازستانند تا گردشگرانی که در دنیای مجازی نام پارک ها را جستجو می کنند به نام "تجن" برسند که نماد ساری می باشد نه نام "ملل" که می تواند نام پارکی در ژاپن باشد که هست و یا درافغانستان و هر بلاد دیگر.
اختصاصی مازندشورا: رودخانه "تجن" به معنی مازندارنی "تَجنه" یعنی آب در آن می جهد هم بعنوان ثروت طبیعی، رگ های حیاتی و "برند بومی" از موهبت های حضرت حق به ساری و نماد و نشانه جغرافیایی ای که یقینا در شکل گیری ساری از مولفه های اصلی بوده است